توافق هستهای با ایران: برخلاف پاکستان، هند در واقع از مزایای آن بهرهمند میشود
به گزارش پایگاه موسسه هادسون، صرفنظر از طول عمر توافق هستهای با ایران، اگر دهلینو از فرصتها به درستی استفاده کند، میتواند از توافق اخیر هستهای با ایران سود برد. اما، پاکستان به سبب همراهی با عربستان سعودی در جنگ با گروههای نیابتی شیعی یک بازنده محسوب خواهد شد.
هند روابط گستردهای با ایران دارد. هند و ایران گذشته از پیشینه تاریخی و تمدنی نزدیک به هم، روابط راهبردی نیز با یکدیگر دارند. بر طبق یک نظر سنجی، هند در سال 2050 جایگزین اندونزی به عنوان پرجمعیتترین کشور مسلمان خواهد شد. همچنین، تعداد بالایی از جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل میدهند. هند به عنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت، همچنان وابستگی زیادی به تهران خواهد داشت. اگرچه واردات نفت و گاز هند در طی دهه گذشته از کشورهای حاشیه خلیجفارس افزایش داشته است، اما دهلینو تمایل چندانی برای برقراری روابط نزدیک با ریاض ندارد چرا که مقامات هند معتقدند که این کار میتواند باعث افزایش تاثیر سعودیها بر مسلمانان این کشور و در نتیجه رادیکال شدن آنها شود.
اهمیت راهبردی ایران برای دهلینو، دسترسی به افغانستان است. پاکستان اجازه ترانزیت کالاهای هندی را به افغانستان نمیدهد. بنابراین، هند به ایران و بند چابهار برای ورود به خاک افغانستان وابسته است.
درحالیکه آمریکا خود را برای خروج نیروهایش از خاک افغانستان آماده میکند گروهی معتقدند که پاکستان به گروههای طالبان کمک میکند تا دوباره به قدرت برگردند. در این بین، گروهی دیگر از تحلیلگران معتقدند که تهران، کابل و دهلینو در تقویت دولت افغانستان با هم همکاری میکنند.
توافق جدید مورد استقبال دهلینو قرار خواهد گرفت: هند
همیشه بر این نکته تاکید کرده است که ایران به عنوان یکی از امضاکنندگان انپیتی
باید به وظایف خود عمل کند. به لحاظ راهبردی، هند نمیخواهد که یک قدرت هستهای
دیگری در منطقه حضور داشته باشد. اما هند با تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپایی
علیه ایران به دلایل اقتصادی و راهبردی مخالف بود.
چنی توافق هستهای با ایران را باری برای رئیسجمهور بعدی خواند
به گزارش پایگاه هیل، دیک چنی معاون اسبق رئیس جمهور آمریکا گفت که توافق هستهای اوباما با ایران، بار وحشتناکی را برای رئیسجمهور بعدی ایجاد خواهد کرد.
وی ادعا کرد: ایران کشور تندوریی است و این توافق فقط میتواند این کشور را به تجهیزات اتمی مسلح نماید.
وی افزود: من درباره تمامی نظریههای مطرح شده فکر کردم.
اوباما دارد ما را تضعیف میکند، تاثیرگذاری ما را کم میکند و همپیمانان ما را
دلسرد و دشمنان ما را جسور میسازد. در حقیقت، او بدترین رئیس جمهوری است که ما تا
کنون داشتهایم.
ایران پس از توافق هستهای: یک غول اقتصادی در حال ظهور؟
به گزارش مجله دیپلمات، توافق نهایی هنوز امضا نشده است. اما میتوان گفت که این برای اولین بار در طول 15 سال اخیر است که مذاکرهکنندگان ایرانی توافقی در دست دارند. به طور کلی، جامعه جهانی از این توافق استقبال کردهاند. سه ماه آینده برای ایران و شش کشور غربی مهم خواهد بود چرا که آنها باید درباره جزئیات بحث و توافق کنند.
اگر تصور کنیم که روحانی و اوباما بتوانند بر مشکلات داخلی فائق آیند، بررسی پیامدهای اقتصادی این توافق اهمیت دارد. گذشته از اینها، ایران داغترین بازار نوظهوری است که هم مصرفکننده و هم نیروی کار فراوانی دارد. همچنین، این کشور دارای ذخائر نفت، گاز طبیعی و معادن فراوانی میباشد.
تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران بسیار سنگین بوده است. پس از مدتها که اقتصاد ایران رونق گرفته بود، این تحریمها باعث افزایش نرخ تورم شد و اقتصاد ایران را به لبه پرتگاه رسانید.
صادرات نفت ایران به عنوان منبع اصلی درآمد دولت نصف شد و تحریم بانک مرکزی ایران نیز باعث شد این کشور به ارزهای خارجی دسترسی نداشته باشد. حتی بنادر و تاسیسات دریایی ایران نیز هدف تحریمهای غرب قرار گرفتند. این تحریمها باعث شد ایران حتی نتواند کالاهای عادی مثل دارو را وارد کند.
برغم تحمل دههها تحریم، ایران تلاش کرده است تا زیرساختهای صنعتی خود را افزایش داده و در حال حاضر از این نظر رتبه نخست را در خاورمیانه دارد. ایران جزو 15 تولیدکننده بزرگ فولاد، 5 تولیدکننده بزرگ سیمان، و 15 تولیدکننده بزرگ اتومبیل در جهان محسوب میشود. در سالهای اخیر نیز ایران پیشرفتهای چشمگیری در علوم نوین از قبیل سلولهای بنیادی و فناوری نانو داشته است.
ایران جایگاه خود را به عنوان قدرت پیشروی علمی خاورمیانه در سال 2012 تثبیت کرد و همچنین در این سال به عنوان 17 تولیدکننده بزرگ مقالات علمی در جهان بالاتر از ترکیه قرار گرفت.
با این حال، صنایع ایران نیازمند فناوری غرب و سرمایه است. ایران به سبب تحریمها از روی اجبار به کشورهایی نظیر چین، هند و روسیه متکی شده است. اقتصاد ایران از رکود رنج میبرد. به همین خاطر، رفع تحریمها مهمترین هدف سیاست خارجی ایران محسوب میشود.
توافق هستهای با ایران میتواند در تغییر شرایط اقتصادی
مهم باشد و میتواند امکان دسترسی سرمایهگزاران جهانی را به یکی از بهترین
بازارهای کشورهای در حال توسعه فراهم آورد.
توافق ایران در ژئوپلتیک خاورمیانه
به گزارش پایگاه هیل، در روزهای اخیر، دولت آمریکا با امضای چارچوب توافق هستهای با ایران باعث تغییر صحنه منطقه ایران شد. از سویی دیگر، کاخ سفید همپیمانان سنتی ما در منطقه را نیز حمایت کرد: حمایت از حمله عربستان به یمن، برداشتن محدودیتهای ارسال تسلیحات به مصر، انجام حملات هوایی علیه نیروهای داعش در عراق و سوریه و فراخواندن کشورهای عربی به کمپدیوید. اگر آمریکا به تواند به درستی از موقعیتها استفاده کند، میتواند از برخی از تحولات برای ایجاد ثبات در منطقه و اصلاح برخی از اشتباهات گذشته بهرهبرداری نماید. اولین گام به سوی موفقیت، شناخت شرایط خاورمیانه و یافتن راهی است که به توان این توافق هستهای را طوری در این وضعیت قرار داد که باعث افزایش امنیت منطقه شود.
بنابراین، توافق هسته یکی از بخشهای توپوگرافی سیاسی منطقه ایران است. ابتدا با همین چارچوب توافقی شروع کنید: مذاکراتی که قرار است در روزهای آینده انجام شود و ابهاماتی که در صحبتهای مقامات ایرانی و آمریکایی قرار دارد را کنار بگذارید. آنچه مهم است این است که این توافق اگر مطابق با فکتشیت منتشر شده توسط کاخ سفید باشد چندان هم بد نیست. ایران به رغم تحریمهای فعلی برنامه هستهای خود را حفظ کرده و میتواند آن را ادامه دهد. تحریمهای بیشتر نیز نیازمند حمایت بینالمللی است. قبل از توافق این کار سختی بود و حالا سختر هم شده است. در نهایت این توافق میتواند برنامه هستهای ایران را محدود کرده و از حمایت بین المللی نیز برخوردار است و اگر کنگره هر اقدامی در برهم زدن این توافق انجام دهد، در حقیقت، اعتبار بینالمللی آمریکا از بین خواهد رفت. بنابراین، این توافق را از دست ندهید.
مولفههای اصلی ژئواستراتژیک این توافق کدامند؟ تمامی اعداد به غیر از بازگشت هستهای یک ساله را فراموش کنید. این مولفهها عبارتند از: 1) ایران جایگاه خود را به عنوان یک کشور هستهای حفظ میکند؛ 2) بخشی از تحریمهای این کشور برداشته میشود؛ 3) امکان راستیآزمایی برنامه هستهای ایران فراهم میشود.
در ازای این توافق، جامعه جهانی این موارد را به دست میآورد: 1) تغییر زمان بازگشت هستهای از سه ماه به یک سال و 2) بازرسیهای گسترده و سرزده از برنامه هستهای ایران.
آنچه دو طرف به دست می آوردند به هم مرتبط است. این مساله باعث میشود که روابط منطقهای برای سالها ادامه داشته باشد. دولت آمریکا معتقد است که میتوان با وارد نیاوردن فشار بر ایران، این کشور را به وضعیت عادی برگرداند. اما باید به این مساله توجه کرد که ایران شاید بتواند با استفاده از توان هستهای، هژمونی خود را در منطقه افزایش دهد. اگر این مساله رخ دهد، جامعه جهانی از زمان کافی برای واکنش نشان دادن برخوردار است.
بنابراین، این واکنش بخش مهمی ار توافق است. اگر برای همه از جمله ایران واضح نباشد که جامعه جهانی با تمام توان از هرگونه انحراف برنامه هستهای ممانعت به عمل میآورد، این توافق به لحاظ ژئواستراتژیک نمیتواند وظیفه خود را انجام دهد، تفهیم این مساله کار اصلی دولت آمریکاست. این اقدام باعث میشود که نه تنها این توافق لازم الاجرا شود، بلکه بسیاری از مخالفتهای گنگره نیز کاهش یابد.
با این حال، دولت همچنان بر تاثیر این توافق در ایجاد تغییر در رفتار ایران تاکید میکند. ممکن است این حرف درست باشد، اما میتواند عکس آن نیز اتفاق افتد. پس آمریکا همچنان باید به محدود کردن و اعمال فشار بر ایران ادامه دهد. اگر فشار میتواند باعث تغییرات اجتماعی، سیاسی، و حتی مذهبی در ایران شود، باید به این نکته توجه کرد که این تغییرات دوام نخواهند داشت چرا که با زور ایجاد شدهاند.
اما، مهمترین گام برای محصور کردن ایران، ایجاد ثبات در
منطقه، و افزایش مقبولیت توافق هستهای این است که ایران را تهدید کنیم که اگر
توافق را رعایت نکند از ابزار زور علیه آن استفاده میشود. کاخ سفید این را باید
به عنوان یک سیاست اعلام کند، اما اقدامات کاخ سفید نشان میدهد که اصلاً به دنبال
جنگ با ایران نیست. کنگره باید در اینجا به ما کمک کند و اجازه حمله به ایران در
صورتیکه این کشور مفاد توافق را نقض کرد را به دولت بدهد. این اقدامات باعث میشود
که نگرانیهای داخلی در امریکا از بین رفته و کشورهای منطقه نیز دلگرم شوند.
ایران و آمریکا: مساله توافق کردن یا نکردن نیست
شورای آتلانتیک در گزارشی مغرضانه سعی در منفی جلوه داده سیاستهای مثبت ایران در منطقه داشته و مینویسد: مهلت 30 ژوئن باعث میشود که ایران و آمریکا به توافق دست یابند و یا تمامی مذاکرات بینتیجه پایان یابد. تا آن زمان، توافق اولیه، تفسیر و اجرای آن مورد توجه همگان خواهد بود. با این حال، توجه اندکی به تحولات سوریه، یمن، عراق و لبنان شده است. آمریکا و اروپا باید نقش بیشتری برای مقابله با ایران قدرتمند ایفا نمایند.
برای بسیاری در غرب توافق اولیهای که حاصل شد گام اولیه خوبی در جهت عدمتکثیر هستهای و امنیت منطقهای است. ایران با محدودسازی برنامه هستهایش موافقت کرده است. اما، این توافق برای مردم خاورمیانه به این معنا نیست که این منطقه با این توافق به مکان بهتری تبدیل خواهد شد. برعکس، برنامه هستهای ایران هیچگاه تهدید نبوده است؛ برعکس، سیاستهای مداخلهگرایانه ایران تهدید بوده و هست. گروههای نیابتی ایران در لبنان، سوریه، عراق و یمن خطر اصلی در منطقه محسوب میشوند. ایران هستهای تهدید کمتری برای منطقه به نسبت ایرانی دارد که از عزم و توان مالی لازم برای تغییر منطقه برخوردار است.
انقلاب اسلامی در پی صدور ارزشهای خود به کشورهای دیگر است. عدم موفقیت در انجام این کار میتواند از منظر نظام ایران تهدیدی برای کشور محسوب شود. برای طرفداران واقعی جمهوری اسلامی، حمایت از شیعیان و آنها را زیر چتر نظام آوردن از اولویت بیشتری نسبت به انرژی هستهای برخوردار است.
برای رسیدن به این هدف، ایران به شدت تلاش کرده است و کنار گذاشتن هدف دستیابی به بمب اتمی کمترین قیمتی است که در ازای رفع تحریمها و افزایش حمایت از گروههای نیابتی خواهد پرداخت.
پس ایران احتمالاً از مفاد توافق پیروی خواهد کرد. ارائه تفسیر متفاوت از مذاکرات به این معناست که مقامات ایران میخواهند به مردم خود بگویند که برنده شدهاند. سه ماه آینده میتواند به دستیابی به توافق و برداشته شدن تحریمها بینجاند و یا در صورتی که جهان عرب احساس کند که این توافق نمیتواند ماتع بلندپروازیهای ایران شود، سناریوهای تاسفبار دیگری رخ دهد.
1. کشورهای عربی ممکن است بخواهند خود جلوی ایران را بگیرند. عملیات نظامی عربستان در یمن ممکن است به حمله زمینی مبدل شده و حتی این حملات در سوریه نیز انجام شود. زمانیکه تحریمهای ایران برداشته شود، ایران حمایت خود را از گروههای نیابتی افزایش خواهد داد و در نتیجه جنگ منطقهای محتمل خواهد بود. تمامی کشورهای خاورمیانه درگیر این جنگ خواهند شد.
2. اگر عربستان سعودی تصمیم بگیرد که عملیات خود را به یمن محدود کند، پس اهل تسنن سوریه، عراق و لبنان خود را تنها میبینند و تنها گزینه آنها پیوستن به گروههای تندرو از قبیل داعش، جبهه النصره و یا القاعده است. این سناریو میتواند به افزایش این گروههای تندرو منجر شود.
ایران باید با فشارهای دیپلماتیک بیشتری تا پایان مهلت مذاکرات مواجه شود تا بتوان از این فجایع خودداری کرد. آمریکا باید از قدرت خود برای مهار بلندپروازیهای ایران استفاده کند. نباید به ایران اجازه داده شود که تا عملیاتهای خود در سوریه را شدت بخشد و باید ایران را تحت فشار قرار دهد تا اجازه دهد که اسد برود.
ایران هیچگاه نمیتواند همپیمان آمریکا در جنگ با تروریسم
محسوب شود. آمریکا باید فوراً راهبرد جامع منطقهای را با همپیمانان خود تدوین
نماید که از جنگ جلوگیری نماید، با تروریسم مقابله کند و ایران و گروههای نیابتی
آن را تحت کنترل داشته باشد. نباید اینطور به نظر برسد که آمریکا در کنار شبهنظامیان
شیعی و علیه اهل سنت است. بعلاوه، اتفاق خاصی نمیافتد اگر این توافق باعث
افزایش قدرت نیروهای ایران در منطقه شود. در نهایت، اگر آمریکا با شیعیان منطقه
ارتباط برقرار کند، این کار میتواند باعث مهار تاثیرگذاری ایران شود.
توافق هستهای با ایران حرفی درباره سایت هستهای کلیدی ایران نمیزند
به گزارش پایگاه خبری فریبیکن، توافق هستهای که هفته گذشته حاصل شد هیچ صحبتی درباره تاسیسات نظامی پارچین به عنوان یک سایت مشکوک هستهای نمیزند. حذف این سایت از بیانیه منتشر شده سوالات بسیاری درباره این مساله مطرح کرد که آیا ایران موافقت خود را برای ارائه تمامی اطلاعات درباره فعالیتهای هستهای خود اعلام کرده است یا خیر.
جان بولتون نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل گفت: پارچین برای دهههاست که مرکز اقدامات تسلیحاتی ایران است. در این توافق هیچ اشارهای به بازرسیهای بینالمللی از پارچین یا دیگر فعالیتهای تسلیحاتی ایران از قبیل برنامه موشکهای بالستیک نشده است.
در گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر این نکته تاکید شده است که در حال حاضر فعالیتهای اندکی در پارچین انجام میشود. همچنین آژانس به این مطلب هم اشاره کرد که تصاویر ماهوارهای از وجود ماشین، تجهیزات و مواد ساخت و ساز خبر میدهد، اما ایران اجازه بازرسی این سایت را نمیدهد.
بیشتر بخشهای ساخته شده در این سایت پس از آنکه از ایران در سال 2012 سوالاتی پرسیده شد تخریب شد. برخلاف دو سایت دیگر یعنی نطنز و فوردو که آشکارا در متن توافق آورده شده است، هیچ صحبتی درباره تاسیسات پارچین نشده است.
در فکتشیت منتشر شده توسط کاخ سفید آمده است که ایران اجازه دسترسی به تمامی سایتهای هستهای را خواهد داد. اما در این فکت شیت فقط از دو سایت نام برده شده است.
برای مکانهایی از قبیل سایت پارچین، فکشیت میگوید که
ایران با اجرای یکسری اقدامات توافقی موافقت کرده است.
چهار برداشت غلط از مذاکرات لوزان
به گزارش پایگاه گلوبال ریسرچ، مذاکرات لوزان درباره برنامه هستهای ایران بسیار مورد توجه رسانههایی قرار گرفت که میخواهد دقیقاً بدانند در این شهر چه اتفاقاتی افتاده است.
برداشت غلط اول: جامعه جهانی و ایران به توافق دست یافتهاند.
واقعیت: هیچ معاهدهای امضا نشده است. با این حال، تفاهمی حاصل شده است. در مقدمه متن توافق، نکته مهمی ذکر شده است: جزئیات مهم درباره اجرای توافق در مذاکرات بعدی مشخص میشود و تا توافق حاصل نشود هیچ توافقی صورت نگرفته است. پس دیگر نیازی به خواندن پاراگرافهای بعدی نیست چرا که ممکن است در جریات مذاکرات آتی آنها تغییر کنند.
پس سوالی که پیش میآید این است که ارزش این توافق اولیه چیست؟ در حقیقت، مقامات ایرانی و آمریکایی بسیار به این متن نیاز داشتند تا بتوانند درباره پیروزی تاریخی خود حرف بزنند.
برداشت غلط دوم: اوباما میتواند توافق بلندمدتی با ایران امضا کرده و بحران ایران را حل کند.
واقعیت: بیشترین کاری که اوباما میتواند انجام دهد این است که توافق را امضا کند که فقط تا پایان ریاست جمهوریاش اعتبار دارد. در بهترین حالت، این توافق بیش از 18 ماه دوام نخواهد داشت. همچنین باید به خاطر داشت که سنا تمام تلاش خود را برای توقف مذاکرات انجام خواهد داد.
برداشت غلط سوم: توافق هستهای ایران و آمریکا صلح را برای منطقه به ارمغان خواهد آورد.
واقعیت: واکنش نتانیاهو به توافق هستهای لوزان این بود که آن را اشتباهی تاریخی خواند. سپس، نتانیاهو جلسه اضطراری شورای امنیت ملی را تشکیل داد تا درباره آخرین تحولات صحبت کند. احتمالاً در این جلسه درباره انجام حمله پیشدستانه علیه ایران صحبت شده است.
با توجه به مواضع متناقض تهران، تلاویو و ریاض دستیابی به توافق در منطقه کار دشواری است.
برداشت غلط چهارم: برداشتن تحریم@های ایران میتواند قیمت را کاهش دهد.
واقعیت: اینگونه نخواهد شد. دولت ایران و تحلیلگران خارجی معتقدند که برداشته شدن تحریمها باعث میشود که میلیونها بشکه نفت وارد بازار شود. اما، این یک تحلیل خوشبینانه است. با برداشته شدن تحریمهای ایران تنها 600000 بشکه نفت به بازار اضافه خواهد شد. این میزان برای اقتصاد ایران مهم است، اما، برای تاثیر چندانی بر بازار جهانی نخواهد داشت.